تب برفکی

۱۹ دی ۱۴۰۱ | 12:43

چرا با وجود واکسیناسون مکرر، باز هم دامها به تب برفکی مبتلا می‌شوند؟
نویسنده: دکتر وحید عطارد، شرکت دانش بنیان پسوک

صنعت دامپروری، بخصوص گاو شیری، در کشور ما از جمله صنایعی است که پیشرفت بسیار زیادی کرده و شاید بتوان به درستی گفت کشوری که دامداری‌هایی با وسعت بیش از ۱۰ هزار رأس گاو اصیل دارد از جمله کشورهای بسیار بسیار نادر در این صنعت است: دامداری‌هایی که کل گله‌شان از نژادهای خالص هستند و تولید مثل آنها نیز با استفاده از اسپرم‌های ممتاز در جهان و خطوط خونی اصیل صورت می‌پذیرد. بنابراین چنین کشوری باید درتولید شیر و گوشت حرف اول را بزند.
بیماری تب برفکی در صورت شیوع، زیان‌های هنگفتی را به صنعت دامپروری تحمیل می‌کند بطوری که می تواند تا 30 درصد تولید را به طور میانگین کاهش دهد و گاه در صورت وقوع و طغیان شدید با سویه‌ی نوظهور، چرخه‌ی تولید را در سطح دامداری‌های آلوده به کلی متوقف نماید. بنابراین، طبیعی است که سالها فکر تولیدکنندگان دامی را به این موضوع مشغول شده باشد و دامداران در حیرت باشند که چرا این گونه است و تا چند سال دیگر باید درگیر این بیماری بود؛ مشکل اصلی در کجاست و اگر واکسن مؤثر نیست، چرا باید تزریق شود. این سؤالی است که سعی می‌کنم در این مقاله جوابگوی آن باشم.
قبل از پاسخ به این سؤال، ضروری می‌دانم چند نکته را جهت روشن‌تر شدن موضوع، توضیح دهم :
– بیماری تب برفکی در کشور ما هایپرآندمی شده است یعنی بیماری‌ای است بومی که به شکل وسیع وقوع می‌کند، و به عبارت دیگر می توان بیماری را در هر زمان و مکان مشاهده نمود. ساده اندیشی است اگر ادعا و باور کنیم که پس از هر طغیان بیماری و فروکش کردن آن، بیماری تمام شده است. علت عدم مشاهده‌ی بیماری و عدم اطلاع از آن از دو جنبه حائز اهمیت است. نخست آن که در بسیاری از موارد، بیماری گزارش نمی‌گردد، امری که بدیهی است پاک کردن صورت مسئله بهترین روش حل آن است؛ دوم آن که سیستم‌های مراقبت و پایش بیماری در سطح ملی به نحو مقتضی عمل نمی‌کنند.
– بیماری تب برفکی بیماری‌ای است ویروسی که عامل آن از گونه‌ی RNA ویروس‌هاست، درمان ندارد و تنها راه پیشگیری از آن واکسیناسیون و رعایت مقررات خاص بهداشتی در دامداری‌ها است .
تزریق واکسن ضمن آن که بهترین وسیله‌ی در اختیار است، مشکلاتی را نیز به همراه دارد که در زیر شرح داده خواهد شد. اما رعایت مقررات بهداشتی شامل جلوگیری از تردد دامهای آلوده، جلوگیری از ورود دام و یا هر وسیله‌ی دیگر و یا کارکنان، دامپزشکان یا بازدیدکنندگان آلوده به دامداری می‌شود زیرا که ویروس به آسانی می‌تواند تا مدت‌های مدید حتی علوفه‌ی دام و تجهیزات مورد استفاده در دامداری را آلوده نگه دارد و باعث شیوع بیماری در گله شود. حهت جلوگیری از برداشت غیر منطقی از این گفته باید موضوع احتمال و خطر را در نظر گرفت. قطعاً در دامداری غیر واکسینه، خطر بسیار محتمل‌تر و در دامداری واکسینه، خطر نسبتاً کمتر است اما به معنی آلوده نشدن دامداری بدلیل واکسیناسیون هم نیست و تنها شدت خطر بالقوه کمتر است.
– این بیماری، هفت سویه‌ی اصلی دارد که عبارت‌اند از A , O, Asia1, C, Sat1, Sat2, Sat3 .
از بین این هفت سویه، سه سویه‌ی A , O, Asia1 در کشور ما در گردش است. اهمیت این سویه‌ها در این موضوع نهفته است که اگر قابلیت تغییر ژنتیکی نداشتند، موضوع ساده ‌می‌بود، ولی باید اذعان کنیم که هر کدام از این سویه‌ها به نوبه‌ی خود دارای تحت سویه‌های خاص خود هستند. برای مثال، سویه‌ی O با بیش از 30 تحت سویه، A با بیش از 70 تحت سویه، و Asia1 با ۳ تحت سویه مهم‌ترین تغییرات را از خود بروز خواهند داد. هر کدام از این تحت سویه‌ها نیز می‌توانند بر حسب وقوع در موقعیت‌های جغرافیایی متفاوت تحتِ تحتِ سویه‌های دیگری را ایجاد کنند، زیرا همان طور که پیش‌تر گفتیم، ویروس عامل بیماری از نوع RNA ویروس‌هاست که قابلیت تغییر ژنتیکی بسیار بالایی دارد و می‌تواند تحت سویه‌های گوناگونی را به وجود آورد (به دلایل مختلف که از جمله‌ی آنها ایمنی ناقص در جمعیت‌های دامی است).
– واکسن تب برفکی برای کنترل بیماری ابداع شده است، و واکسنی است کشته که به معنای استفاده از جسم کشته شده‌ی ویروس است؛ بنابراین فقط موجب برقراری ایمنی غیر فعال می‌گردد یعنی آنتی بادی یا ماده‌ی ضد ویروس در خون ایجاد می‌شود و به مرور نیز از بین می‌رود. این واکسن در بهترین شرایط و در خوشبینانه‌ترین حالت، بطور متوسط شش ماه ایمنی ایجاد می‌کند که در این صورت هم ایمنی موثر بیش از چهار ماه نخواهد بود. فرض کنید گاوی سالم بدون هیچ گونه ایمنی در روز صفر مورد تزریق واکسن قرار بگیرد. چگونگی ایجاد ایمنی و ماندگاری آن به شکل زیر رخ خواهد داد:

D = روز
M = ماه

در این نمودار به طور شماتیک روند تولید ایمنی در برابر تب برفکی متعاقب واکسیناسیون ترسیم شده است. ایمنی کامل ۱۰۰ فرض گردیده و روند تغییرات بر حسب روز و ماه نشان داده شده است. باید توجه کرد که این نمودار صرفاً برای نمایش روند ایجاد ایمنی ترسیم شده و اعداد انتخاب شده تصادفی‌اند.

در نمودار 1 پایداری کامل ویروس بین 4 تا 5 ماه است و در نمودار بعدی که آزمایش در گروهی از گاوها صورت پذیرفته بیش از3 ماه مشخص نگردیده است؛ ضمن آن که باید در نظر داشت در روند ایجاد ایمنی، تعدادی از گاوها معمولاً ایمنی کامل به دست نخواهند آورد و قطعاً همیشه در معرض بیماری خواهند بود. این مهم یعنی تعیین درصد ایمنی در سطح گله بسیار مهم است و باید پیوسته ارزیابی شود. تجربه نشان داده که درصدهای زیر 50 عملاً بی‌فایده و در حکم عدم تزریق واکسن هستند.
– از موضوعات بسیار مهم عبور ویروس از سد ایمنی است که معمولاً به شکست ایمنی تفسیر می‌شود. در این بیماری شکست ایمنی معنی ندارد بلکه تنها عبور ویروس از سد ایمنی مطرح است. برای روشن شدن موضوع، مثال ساده‌ای بزنیم. رودخانه‌ای را در نظر بگیرید که روی آن سدی احداث شده است. قطعاً تاج سد طوری محاسبه می‌شود که آب از آن عبور نکند و ارتفاع بیشتری از سطح آب را پشت خود نگهدارد طوری که اگر سیل هم وارد سد شود از تاج سد عبور نکند. حال در نظر بگیرید که اگر حجم آب وارد شده بیش از اندازه باشد، به آسانی از روی تاج هم عبور می‌کند و این درست وصف بیماری تب برفکی است: حتی اگر دام بهترین ایمنی را داشته باشد، چنانچه میزان ویروس از حد آستانه بگذرد، به آسانی بیماری می‌آفریند. در هر حال، ویروس به بدن‌های زنده‌ی ایمن هم وارد می‌شود ولی به خاطر ایمنی هیچ علامتی ایجاد نمی‌کند.
با توصیف‌های فوق، به نظر می‌رسد بیماری تب برفکی قابل پیشگیری نباشد، اما این واقعیت ندارد و می‌توان از آن پیشگیری کرد به شرطی که موارد ذیل یک به یک محقق گردند:
– لازم است موازین بهداشتی در همه‌ی دامداری‌ها رعایت شود.
– واکسن مایحتاج عمومی نیست که به خواست افراد خریداری شود. باید با نظر متخصص تزریق شود و این متخصصان، فقط و فقط دامپزشکان‌اند. اگر قرار است صاحبان دام در انتخاب واکسن مورد نیاز، حرف آخر را بزنند، آن گاه باید پرسید که دیگر چه نیازی به دامپزشکان باتجربه و نهادهای دامپزشکی است؟! این هم خود – در بسیاری موارد – سؤال بی‌جوابی به نظر می‌رسد.
– استفاده از واکسن شروط خاصی دارد. تزریق بیش از اندازه‌ی واکسن نه تنها کمکی به کنترل و پیشگیری از بیماری نمی‌کند بلکه سیستم دفاعی حیوان را نیز به خصوص در ناحیه‌ی ریه‌ها دچار مشکل ساخته، عملاً موجب کاهش ایمنی دام خواهد شد. دیده شده که توصیه می‌کنند هر دو ماه و یا هر سه ماه به دام واکسن تزریق شود. این خطای بزرگی است. اگر تیتر دامها بعد از واکسیناسون مکرر اندازه گیری شود، کاهش ایمنی آنها به وضوح مشاهده خواهد شد. بیش از دوبار تزریق واکسن در سال باید توجیه علمی داشته باشد.
– در بیماری‌هایی مانند تب برفکی که دارای الگوی بین‌المللی برای ریشه‌کن سازی هستند، تشویق دامدار به انتخاب مستقیم واکسن، همیشه باعث وقوع بیماری خواهد شد.
– تزریق واکسن می‌باید در فواصل زمانی مشخص و به تک‌تک دامها صورت پذیرد. در غیر این صورت، اگر اجازه داده شود که هر کس به انتخاب خود، گله‌اش را واکسینه کند، حوضچه‌های ویروسی به وجود خواهد آمد و هر لحظه بیماری خواهد توانست درهمه‌ی جمعیت وقوع و ظهور بیابد.
– برای واکسیناسیون باید قبل و بعد از تزریق پایش ایمنی صورت بگیرد؛ این امر با خون‌گیری از دامها و تعیین سطح ایمنی و درصد جمعیتِ ایمن شده محاسبه می‌شود تا الگویی برای تغییر یا تبیین روش‌ها باشد.
– واکسن باید دارای مشخصات کیفی و کمی باشد از جمله پوتنسی، میزان تاثیر‌گذاری، بی‌خطری، عدم آلودگی و معیار R. آزمایشگاه‌های تب برفکی باید قادر به اندازه‌گیری این معیارها باشند.
– برای تعیین سویه‌ی موجود در واکسن، تنها تعیین معیار R – value مورد نظر نیست زیرا این معیار اگر با اندازه‌ی کمتر از 6/. و اختلاف ژنتیکی بیش از 10 درصد باشد، عملاً مفید فایده نخواهند بود.
– تنها یک نوع واکسن با مشخصات کیفی بالا باید در کشور مصرف گردد.
– الگوی واکسیناسیون باید نوشتاری گردد و دراختیار تمامی دست اندرکاران قرار گیرد.
– گزارش بیماری تب برفکی باید به طور مرتب انجام شود و به اطلاع کلیه‌ی دامداران و دست اندرکاران رسانده شود. مخفی کردن بیماری و بی‌تفاوت بودن در برابر آن نه تنها کمکی به کنترل بیماری نمی‌کند بلکه سالهای سال بیماری را در جمعیت دامی نگه می‌دارد.
– کلیه‌ی افراد ذی‌ربط اعم از خصوصی و دولتی – چه دامپزشکان و چه همکاران واکسیناتور – می‌باید در زمان‌های مشخص واکسیناسیون، در تزریق واکسن شرکت نمایند تا کلیه‌ی دامها در زمان کوتاهی واکسینه گردند. در مورد بیماری تب برفکی که طرح ریشه‌کنی جهانی برای آن وجود دارد، واکسیناسیون و تزریق آن رایگان است و هزینه‌ها تماماً یا عمدتاً از طریق دولت یا به وسیله‌ی آن پرداخت می‌شود.
– با رعایت موارد فوق، بیماری در یک بازه‌ی زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله ریشه کن خواهد شد و در این مدت به خصوص دامداری‌های صنعتی بزرگ از آسیب بیماری در امان خواهند ماند.

دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *