چرا بلوغ کامل تلیسه قبل از زایمان اول این قدر مهم است؟
به نگارش جیم دیکرل
یکی از بحثهایی که سالهاست میان گاوداران و کارشناسان دامپروری وجود دارد آن است که آبستنی زودهنگام تلیسهی شیری باعث افزایش رکورد تولید و راندمان اقتصادی دام به ازای طول عمرش میگردد. گاوداران و کارشناسانی هستند که کاملاً با این نظریه موافقاند و خیلیها هم به کلی این نظریه را رد میکنند.
عمدهترین دلایلی که در تأیید آبستنی زودهنگام تلیسهی شیری مطرح شده آن است که این کار باعث میشود تلیسه زودتر وارد گلهی شیروار بشود، تعداد تلیسهها پایین بیاید و در نتیجه، در هزینهی خوراک و پرورش تلیسه صرفهجویی گردد.
محققان آمریکایی با بررسی سوابق آماری بیش از ۵۴۰ هزار رأس دام شیری در ۱۷۴ گاوداری شیری ایالات متحده موفق به حل این معما شدهاند. به باور آنان، بلوغ تلیسه بر حسب وزن آن در تاریخ وضع حمل حائز اهمیت فوقالعاده زیادی است.
در واقع وزن تلیسه در زمان نخستین زایش، نه تنها عملکرد آن را در طول اولین دورهی شیرواری رقم میزند، بلکه عملکرد طول عمر اقتصادی تلیسه و حتی کل گله را نیز میتوان به کمک آن پیشبینی کرد. رکورد تولید شیر در اولین دورهی شیرواری «سقف» تولید شیر کل گله را تعیین میکند زیرا گله هرگز نخواهد توانست بیشتر از رکورد گاوهای شکم اول شیر تولید کند.
محققان آمریکایی با بررسی سوابق دامها در یکایک گلهها با چهار واقعیت مشترک روبرو شدند:
- گاوهای شکم دوم ۵ هفته پس از زایمان حدود ۱۵ کیلوگرم بیشتر از تلیسههای شکم اول شیر تولید میکنند.
- گاوهای شکم سوم ۵ هفته پس از زایمان حدود ۴ تا ۵ کیلوگرم بیشتر از گاوهای شکم دوم شیر تولید میکنند.
- این تفاوتها تابعی از سطح تولید و تعداد وعدههای شیردوشی نیستند.
- در گلههایی که روزانه رکورد روزانه ۵۰ کیلوگرم است (میانگین داخل تانک شیر)، تلیسههایی وجود دارند که ۱۰ هفته پس از زایمان اول، ۵۰ کیلوگرم در روز شیر تولید میکنند.
عامل تعیینکنندهی این وضعیت چیزی جز سطح بلوغ تلیسهها نیست: وزن تلیسه باید بلافاصله پس از زایمان ۸۵ درصد وزن گاو بالغ باشد (وزن تلیسه در آستانهی زایمان باید ۹۵ درصد وزن گاو بالغ باشد). اگر چنین نباشد، تلیسهها در طول نخستین دورهی شیرواری خود همچنان رشد جسمانی خواهند داشت ولی این امر به قیمت تولید شیرشان تمام خواهد شد.
و نکتهی اساسی ماجرا در اینجاست: هر نیم کیلوگرم «کسر وزن بدن» تلیسه باعث ۵/۳ کیلوگرم کسر تولید شیر خواهد شد. بنابراین، یک ماه کسر وزن تلیسه قبل از زایمان به ۷ ماه کسر تولید در شیرواری خواهد انجامید.
اگر تلیسههای خود را زود آبستن میکنید، باید طوری عمل کرده باشید که همان قدر زود رشد کرده باشند و وزن بدنشان به هنگام زایمان به سطح مطلوب رسیده باشد.مثلاً، فرض کنید متوسط وزن بدن گاو بالغ در گله (متوسط وزن گاوهای شکم سوم، چهارم و پنجم، ۸۰ الی ۱۲۰ روز پس از آغاز دورهی شیرواری و پیش از آبستنی) ۷۶۰حدود کیلوگرم باشد. در این صورت، تلیسههایی که در آستانهی زایمان قرار دارند باید حدوداً به وزن ۷۲۲ کیلوگرم (یعنی ۹۵ درصد وزن گاو بالغ) رسیده باشند. تفریق ۵/۴۲ کیلوگرم از وزن تلیسه یعنی وزن آن در بدو تولد به آن معنا است که تلیسه باید از بدو تولد تا زایمان اول ۵/۶۷۹ کیلوگرم رشد کند. بنابراین، بسته به سن تلیسه در تاریخ زایمان، میزان رشد آن را میتوان در جدول زیر خلاصه کرد:
سن تلیسه هنگام زایمان اول | متوسط تقریبی رشد روزانه |
۲۱ ماهگی (۶۴۰ روزگی) | ۱ کیلو و ۲۵ گرم |
۲۲ ماهگی (۶۷۰ روزگی) | ۹۹۰ گرم |
۲۳ ماهگی (۷۰۰ روزگی) | ۹۵۰ گرم |
۲۴ ماهگی (۷۳۰ روزگی) | ۹۳۵ گرم |
۲۵ ماهگی (۷۶۰ روزگی) | ۸۸۵ گرم |
شاید این ارقام در نگاه نخست قدری بلندپروازانه به نظر برسند. در عالَمِ واقع، آنچه که دست کم در دامداریهای شیری آمریکا مشاهده میشود آن است که متوسط افزایش روزانهی وزن تلیسه از بدو تولد تا زایمان اول بین ۸۷۵ و ۹۰۰ گرم نوسان میکند.
اگر متوسط افزایش روزانهی وزن تلیسهها ۹۰۰ گرم باشد، تلیسهای که در سن ۲۲ ماهگی زایمان کند، نه تنها رشد آهستهتری تجربه خواهد کرد بلکه فرصت کوتاهتری هم برای رسیدن به وزن دلخواه خواهد داشت یعنی در تاریخ زایمان اول، حداقل ۵/۳۷ الی ۵۰ کیلوگرم سَبُکتر از وزن مطلوب خواهد بود. چنین کسر وزنی تأثیر عمیقی بر تولید شیر خواهد گذارد چرا که اگر تلیسه در هنگام زایمان حداقل ۳۰ کیلوگرم سنگینتر باشد، روزانه ۵/۱ الی ۲ کیلوگرم شیر بیشتری تولید خواهد نمود.
در گلههای آمریکایی بررسی شده، وزن تلیسهها در هنگام زایمان تفاوت قابل توجهی داشت. در یکی از گلههای تحت مطالعه، یک چهارم تلیسهها در وزن زیر ۶۰۰ کیلوگرم وضع حمل میکردند. اما وزن بهترین تلیسهها در تاریخ زایمان اول حدود ۷۰۰ کیلوگرم بود. تفاوت رکورد تولید روزانهی شیر بین این دوگروه رقمی در حدود ۵/۸ کیلوگرم را نشان میداد.
راه حل این معضل را باید در کجا جستجو کرد؟ نخستین اقدام جمعآوری آمار و ارقام درست و دقیق است.
۱. گاوهای شکم سوم، چهارم و پنجم را در فاصلهی زمانی بین ۸۰ تا ۱۲۰ روز پس از آغاز دورهی شیرواری وزنکشی کنید.
۲. تلیسهها را پس از وضع حمل وزنکشی کنید.
۳. برای سلامت و رشد تلیسهها در تمام مراحل رشدشان – از تغذیه با آغوز گرفته تا زایمان اول – اهداف مشخصی را تعیین کنید و در مقام عمل، اهداف مزبور را به اجرا درآورید.
۴. گوسالهها را در مقاطع مختلف وزنکشی کنید تا معین شود که آیا اهدافی را که برای رشد آنها تعیین کرده بودید در حال تحقق هستند یا خیر.
۵. اگر اهداف مذکور تأمین شده باشند، میتوانید با خیال آسوده تلیسههای خود را در ۲۲ یا ۲۳ ماهگی به سن زایمان برسانید.
۶. اما اگر این اهداف هنوز تأمین نشدهاند، تلقیح تلیسهها را تا حدی به تعویق بیندازید که به اندازهی کافی تا زمان زایمان وزن گرفته باشند.
جالب اینجاست که تلیسههای جرزی نیز از همان الگوی تلیسههای هلشتاین پیروی میکنند یعنی هر چه سن زایمان آنها پایینتر باشد، رکورد تولید شیرشان نیز به همان نسبت کمتر خواهد بود. در پژوهش دیگری که روی تلیسههای جرزی در ایالات متحده صورت گرفته اثبات گردیده که مجموع تولید شیر سه دورهی شیرواری نخست در تلیسههای جرزیای که قبل از ۲۱ ماهگی زایمان کرده باشند با آنهایی که بعد از سن ۲۳ ماهگی زایمان کرده باشند، حدود ۱۲۵۰ کیلوگرم تفاوت دارد. چنین تفاوت تولیدی را حتی با استفاده از هورمون سوماتوتروپین (rBST) نیز نمیتوان به دست آورد.
سن تلیسه هنگام زایمان اول | مجموع تولید شیر در سه دورهی نخست شیرواری | انحراف از میانگین مجموع تولید |
۱۹ تا ۲۱ ماهگی | ۲۸۴۴۱ کیلوگرم | ۵۷۷- کیلوگرم |
۲۱ تا ۲۲ ماهگی | ۲۸۶۱۴ کیلوگرم | ۴۰۴- کیلوگرم |
۲۲ تا ۲۳ ماهگی | ۲۹۳۴۲ کیلوگرم | ۳۲۴+ کیلوگرم |
۲۳ تا ۲۴ ماهگی | ۲۹۶۷۵ کیلوگرم | ۶۵۷+ کیلوگرم |
تفاوت رکورد تولید بین تلیسههایی که در سن پایین زایمان کرده باشند با تلیسههایی که در سن ۲۳ تا ۲۴ ماهگی زایمان کرده باشند | ۱۲۳۴ کیلوگرم |